موآنا ؛ کارگردان اسرائیلی و تحریف موسی!
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۵۸۵۸۳
پُلینِزی نام گروهی از ۱۰۰۰ جزیره در اقیانوس آرام است. این جزایر بخشی از قاره اقیانوسیه بهشمار میآیند. جزایر پولینزی در مثلث پلینزی قرار گرفتهاند که یک گوشه آن هاوایی، گوشه دیگر نیوزیلند و دیگری جزیره ایستر است. مهمترین دستهجزایر پلینزی فیجی، ساموآ، تونگا و پلینزی فرانسه نام دارند. بزرگترین کشور پلینزی نیوزلند است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بستر فکری و دینی انیمیشن «موآنا» نیز بر اساس اساطیر پولینزی، هاوایی و بافت فرهنگی همین منطقه شکل گرفته است. از نمایش لالوتای، جهان زیرین تا رقصهای آیینی هاکا، کاملا منطبق بر فرهنگ پولینزی است. در ادامه به نقد و بررسی این انیمیشن پربیننده، خواهیم پرداخت.
خلقت تفیتی و اساطیر پولینزی
در ابتدای انیمیشن، گفته میشود که در ابتدا فقط اقیانوس بود و هیچ چیز نبود. سپس تفیتی، خدای سرسبزی، جزائر را ایجاد کرد.
مائویی نیز در کنار باقی خدایان، به دنبال قلب تفیتی بود. در پایان نیز با گرفتن قلب تفیتی، او را تبدیل به یک موجود گدازهای و شیطانی کرد.
جریان خلقت جهان در این انیمیشن، کاملا اسطورهای است. یعنی خدایان با یک نگاه اسطورهای، خالق جهان بوده و چیزی به نام خدای واحد غیرجسمانی، وجود ندارد.
جالب توجه است که در اساطیر پولینزی آمده است که جزیرهها بوسیله قلاب ماهیگیری جادویی از آب بیرون کشیده شدند.
در پایان فیلم میبینیم که قلاب جدیدی به مائویی، توسط تفیتی داده میشود. گویا این قدرت از تفیتی آمده است و مائویی خود بدون قلاب، قدرتی ندارد.
پِلِ، خدای آتشفشان و گدازه در دین پولینزیها، با تفیتی تطابق دارد. وی خالق جزیرهها است.
همچنین هر چیزی که از جزیره پله برداشته شود، باعث خشم و نفرین او خواهد شد. تا جایی که حتی امروزه نیز اگر کسی از جزائر هاوایی، چیزی به یادگاری بردارد، باعث ناراحتی اهالی آنجا خواهد شد.
این اتفاق در ابتدای انیمیشن «موآنا» میافتد و مائویی با سرقت قلب تفیتی، باعث خشم وی و تبدیل شدن این الهه به خدای گدازه میشود.
شکل جزیرهای که تفیتی در آن خوابیده است، شبیه یک بانوی آرمیده است. این جزیره در واقعیت در اقیانوس آرام بوده و کوسایی نام دارد.
همچنین در ادیان پولینزی، ارواح در زندگی مردم نقش پررنگی دارند. حتی گاهی بر آنها ظاهر میشدند و با زندگان ارتباط مستقیم میگرفتند.
در «موآنا» نیز میبینیم ارواح گذشتگان بر موآنا ظاهر شده و روح مادربزرگ نیز حامی موآناست.
همچنین تتوها در این فرهنگ، نمادهای مهمی بودند. مثلا نماد اسپیرال یا گردباد، بیانگر قدسی بودن شخص و اتصال وی به آسمان است. یا بعضی نمادها بیانگر این بودند که روح شخص پس از مرگ در جهان زیرین زندگی کند و در میان زندهها نماند.
در «موآنا» نیز میبینیم که نماد اصلی فیلم که روی بادبانها و لوگوی فیلم موجود است، گردباد یا اسپیرال است. یعنی قایق «موآنا» و بدن مائویی، قدسی و متصل به آسمان است. به همین علت حمایت اقیانوس، که همان خالق است را از مائویی و موآنا، میبینیم.
البته همین نماد در تفیتی، شباهتی با یین و یانگ پیدا میکند که با دووجهی بودن تفیتی، تطابق دارد. همچنین انتقال افراد به جهان دیگر به واسطه گردباد، انجام میپذیرفت. یعنی همان گردبادی که هنگام انتقال مائویی و موآنا به جهان زیرین، شاهد هستیم.
مائویی، اسطوره باد و دریا
مائویی در بین اساطیر مناطق مختلف پولینزی، تفسیرهای متفاوتی دارد. اما مائویی در بین تونگانها، سه برادر بودند. یکی از برادرها به دنبال یک قلاب ماهیگیری جادویی بود. مائویی در اساطیر هاوایی، یک قلاب ماهیگیری جادویی دارد که از استخوان گذشتگان ساخته شده است. مائویی با پرندگانی خاص که مردم فانی نمیتوانستند ببینند، ارتباط گرفت تا فن ایجاد آتش را یاد بگیرد. همچنین سفر به جهان زیرین و برخورد با شیاطین، در اسطوره مائویی ترسیم شده است.
همچنین گفته شده است که بعضی خدایان یا نیمهخدایان پولینزی، همچون مائویی، تبدیل شونده یا Shapeshifter بودند. یعنی توانایی داشتند به صورت حیوانی تبدیل شوند و شمایل یک حیوان را پیدا کند. البته بین اینکه مائویی یک خداست، نیمهخدا یا یک پهلوان، اختلاف است.
در انیمیشن موآنا، دقیقا این قلاب ماهیگیری دیده میشود. مائویی تبدیل شونده است و با کمک قلاب جادوییاش، میتواند شکل حیوانی بگیرد. البته حیوان مورد علاقه وی عقاب است. احتمالا انتخاب عقاب بهدلیل اینکه نماد معروف آمریکاست، انتخاب شده.
در یک سکانس فیلم، مائویی به شوخی میگوید برای سفر به جهان زیرین، باید یک انسان را قربانی کنیم! و بعد از چند ثانیه حرف خود را پس میگیرد. این قبحزدایی از اعمال غیرعقلی که در سریال وایکینگها نیز شاهدش هستیم، بایستی ما را به فکر وادارد.
به صورت کلی داستان «موآنا»، تحول او از سنتهای خانوادگی و ارتجاع وی به اساطیر است. یعنی فیلم مبلغ پرستش و ارتباط با خدایان یا همان شیاطین است. چرا که خدایان اگر هم واقعیت داشته باشند، درواقع جنیانی بودند که با فریب دادن انسانها، خود را خدا معرفی کرده و برای خود مریدانی مهیا میکردند.
در موآنا نیز دقیقا شخصیت وی، الگوی بیننده است. موآنا که رئیس قبیله است، در ارتباط با خدایان و بازگشت به آنها، به برداشت جدیدی از هستی میرسد و منجی قبیله میشود.
این بازگشت به اسطوره، در فیلم و سریالهای متعددی مورد تاکید قرار گرفته است. در «موآنا» نیز شخصیت مونث منجی، که از قضا مشرک هم است، کاملا بیانگر نگاه فرقهای نسبت به منجی است. همچنین در موآنا، مائویی به جهان زیرین رفته و در یک جهان موازی، با شیاطین میجنگد.
جالب است بدانیم که مائویی در اجرای موسیقی You٫re Welcome، تمام کارهایی که در اساطیر به وی نسبت داده شده است را میگوید. از آوردن خورشید و دزدیدن آتش، تا کشاندن جزیرهها بر سطح آب و به موآنا میگوید: خواهش میکنم. در واقع کارهایی که برای انسانها انجام داده را ذکر کرده و خودش نیز پاسخ تشکر انسانها را میدهد. هدف این موسیقی، برجستهسازی نقش خدایان در زندگی مردم است که در موآنا به صورت جدی دنبال میشود. این موسیقی از انیمیشن موآنا، فقط در بستر یوتیوب، بیش از یک میلیارد و پانصد میلیون بار دیده شده است! یعنی علاوهبر بینندگان فیلم، این موزیکویدئو به صورت جداگانه نیز تاثیرگذار است.
مائویی، نیمهخدا یا منجی بنیاسرائیل؟
برخلاف اساطیر پولینزی، در موآنا گفته میشود که مائویی پسر انسانهای عادی است. اما به آب انداخته شده و توسط خدایان بزرگ شده است.
این شباهت مائویی به منجی بنیاسرائیل، موسی بیدلیل نیست. چرا که اساس این اسطوره طبق تفکرات پولینزی، خدا، نیمهخدا یا پیامبر و حکیم بوده است. اما اینکه وی به آب انداخته شده و توسط خدایان رشد یافته، کاملا از جریان حضرت موسی علیهالسلام اقتباس شده است.
همچنین مائویی اوراد خاصی را هنگام جنگ یا ورود به جهان زیرین میخواند که نشانگر خبره بودن وی در مبارزه است. البته وی تاکید دارد که همهی قدرتش وابسته به قلاب ماهیگیری بوده و بدون آن قدرتی ندارد. شبیه به اسطوره یهودی انگشتر سلیمان. ما نیز بهعنوان مخاطب، با دیدن قدرت مائویی، وی را قهرمان و منجی داستان میپنداریم. اما داستان فیلم برخلاف انتظار ماست.
موآنا، منجی حقیقی
از ابتدای فیلم، هنگامی که مادربزرگ در حال تعریف اساطیر پولینزی است، وقتی اشاره به منجی میشود، فیلم روی صورت موآنا مکث کرده و با زبان تصویر به ما میگوید موآنا منجی است. منجی بودن موآنا بارها تکرار میشود و گفته میشود که اقیانوس موآنا را انتخاب کرده است.
در پایان فیلم نیز برخلاف انتظار ما، موآناست که با نشان دادن قلب، تفیتی را جذب خود کرده و به دریا امر میکند که شکافته شود. در این سکانس که اوج فیلم است، موآنا همچون موسی علیهالسلام، دریا را میشکافد و وارد خشکی بین دو دیوار از آب میشود. اما برخلاف فرار بنیاسرائیل از فرعون مشرک، موآنا سرش را بر سر این خدا میگذارد و به نوعی با تفیتی به اتحاد میرسد. یعنی برخلاف فرار بنیاسرائیل، ما اینجا شاهد اتحاد منجی فیلم با شیطان فیلم، هستیم. از اینجا واضح میشود که پدر و مادر مائویی که از خدایان بودند، میتواند اشاره به فرعون باشد. چرا که مائویی گفت من پیش خدایان بزرگ شدم و در این سکانس، یک خدا با موآنا، هنگامی که موآنا معجزه موسی را به رخ مخاطب میکشد، متصل میشود. پس خدایان میتواند اشارهای به فرعون داشته باشد.
این بازگشت به اساطیر در آثار زیادی در حال تکرار شدن است.
نجات جهان، فمینیسم جادوگِرا
در نقد انیمیشن «دلیر» گفته شد که در فرقههای شیطانگرا، منجی مونث کارکرد ویژهای داشته و نمادی از لیلیث است. در موآنا نیز برخلاف انتظار ما، مائویی معجزه موسی را انجام نداده و جهان توسط موآنا حفظ میشود. منجی مونث در فیلمهایی مثل «ویچر» نیز تکرار شده است که کاملا اشاره به همین اعتقاد شیطانی فرقهها دارد.
البته فمینیسم و زنگرایی فیلم که در سرپیچی موآنا از پدر و اتفاقا پیروزی موآنا علیرغم منع خانواده، نمود داشته است، کاملا بیانگر نگاه فمینیستی اثر است. اما دقت شود این فمینیسم کاملا با جادوگِرایی ترکیب شده است. یعنی در انیمیشن موآنا که همدلی فیلمساز با خدایان، تبلیغ شرک با محوریت جادو وجود دارد، فمینیسم نیز این پازل را کامل کرده و فیلم مبلغ منجی شیطانی مونث است. منجی مونث شیطانی تا جایی مهم است که مقالاتی با عنوان تاثیرگذاری لیلیث، شیطان مونث یهودی، بر جنبش فمینیسم، نگاشته شده است. لیلیث، از اساطیر یهودی است؛ یک شیطان مونث که سوار بر اژدها شده و دعوتکننده به نابودی و گناه و فحشاست. در فیلم، موآنا نماد لیلیث نیست. اما الگوی منجی مونث، یعنی همراهی این منجی با جادو شرک، در فیلم رعایت شده است.
در پایان انیمیشن نیز به لطف خدای اسطورهای، تفیتی، جهان رنگی تازه گرفته و قلاب مائویی نیز به وی بازمیگردد.
جمعبندی
به صورت کلی، انیمیشن «موآنا» همچون انیمیشن «دلیر»، مبلغ فمینیسم جادوگِرا و مشرکانه است. فیلمساز نیز به زیرکی اساطیر بِکر یک قوم را به نفع خویش مصادره کرده و علنا میگوید بازگشت به شرک و خدایانپرستی، با یک منجی مونث، راه چارهی جلوگیری از نابودی جهان و خرمی جزایر است.
منبع: کیهان
منبع: آخرین نیوز
کلیدواژه: قلاب ماهی گیری جهان زیرین بنی اسرائیل انسان ها نیمه خدا پلی نزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت akharinnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آخرین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۵۸۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
یک سند تاریخی از نقش صهیونیست ها در تحریف نام «خلیج فارس» + عکس
به گزارش همشهری آنلاین، در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن می کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج یا خلیج عربی خوانده و یا شنیده می شود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر می شود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
تحریف نام خلیج فارس تنها به سالهای اخیر باز نمیگردد. این موضوع سابقه طولانی داشته است. از سده نوزدهم میلادی با روی کار آمدن قاجار و شکل گیری رقابت انگلیس و روس در آن حوزه تا دوران پهلوی دوم و همچنین پس از انقلاب اسلامی، کشورهای مختلف اقداماتی در زمینه تحریف نام خلیج فارس داشتهاند. در هر دوره از تاریخ، بستگی به میزان حساسیت حاکمیت سیاسی ایران، واکنشها قابل تحلیل و ارزیابی می باشد. در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، سندی وجود دارد که ابعاد تازهای از تحریف نام خلیج فارس روشن می کند. شاید هر بار که نام جعلی خلیج فارس(خلیج یا خلیج عربی) خوانده و یا شنیده می شود، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در ذهن متبادر می شود، اما در این سند پای رژیم صهیونیستی به این جعل باز شده است.
اما ابعاد این سند:
۱-آنچه که به عنوان تاریخ در سند به صورت دستی و میلادی نوشته شده است ۲۲ ژوئن ۱۹۷۸ که مصادف با ۱ تیر ۱۳۵۷ می باشد.
۲- طبقه بندی سند سری می باشد. با توجه به بررسی اسناد ساواک و نظام محرمانگی در آن سازمان، اسنادی که مرتبط به همکاری اطلاعاتی ایران و اسرائیل می باشد، همگی سری هستند که نشان از حساسیت موضوع برای پهلوی دارد.
۳-این سند مبتنی بر گزارش واصله از سرویس اسرائیل است. ساواک و اسرائیل همکاری متعددی در زمینه های مختلف داشته اند و این سند می تواند در راستای همکاری های اطلاعاتی و امنیتی دو رژیم تعریف شود.
۴- خطاب گزارش، اداره کل هفتم ساواک می باشد. اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات خارجی ساواک بوده است که نشان می دهد موضوع خلیج فارس و مسائل آن مانند تحریف نام خلیج فارس، یکی از پرونده های اطلاعات خارجی ساواک بوده و روی آن کار میشده است.
۵- گزارش در خصوص همکاری بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس می باشد که سرویس اسرائیل گزارش این توافق نامه را برای ساواک ارسال نموده است. این گزارش تائیدکننده همکاری اطلاعاتی پهلوی و اسرائیل در زمینه های مختلف است.
۶- بر اساس سند مذکور، رژیم صهیونیستی در گزارش خود به ساواک، از کلمه جعلی "خلیج" استفاده نموده و نام کامل خلیج فارس ذکر نشده است، که نشان می دهد رژیم صهیونیستی در این تحریف نقش دارد و احتمال دارد برای تحریف نام خلیج فارس یک همکاری اطلاعاتی بین اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وجود داشته است.
۷- موضوع دیگر در این سند، واکنش مسئول اداره هفتم ساواک به آن گزارش است. رژیم پهلوی همیشه یکی از شعار و هویتهای خود را ملی گرایی اعلام می نمود، اما موارد متعددی وجود دارد که نشان می دهد آن رژیم ملی نبوده و یا حداقل در برخی از حوزه های حیاتی مانند موضوع خلیج فارس، حساسیت قابل توجهی از خود نشان نمیداده است. در این سند، هنگامی که کارشناس اداره هفتم گزارش را به مدیریت آن اداره ارائه می کند و تقاضای تذکر به سرویس اسرائیل را دارد، آنچه که در پاسخ آمده، آن است که؛ "این قبیل اشتباهات در آن سرویس کم سابقه است". این جواب گویای آن است که حتی برای یک تذکر به اسرائیل هم عزم و ارادهای وجود نداشته و منافع ملی قربانی منافع سیاسی پهلوی میشده است. و نه تنها به تقاضای کارشناس مربوطه توجه نشده بلکه به گونهای، از سرویس اسرائیل در جعل نام خلیج فارس دفاع شده است.
بنابراین با بررسی سند مذکور، روشن می شود که رژیم صهیونیستی یکی از بازیگران تحریف نام خلیج فارس می باشد و رژیم پهلوی با تمام شعارهای ملی گرایی خود، توان و یا اراده مقابله با این گونه تحریفات را نداشته است.
درباره: گزارش واصله از سرویس اسرائیل
گزارش
۲۲ ژوئن ۱۹۷۸
منظور: استحضار تیمسار مدیریت کل اداره هفتم
سرویس اسرائیل در گزارش مربوط به موافقتنامه بین عربستان سعودی، قطر و کویت برای تأسیس یک نیروگاه اتمی در سواحل خلیج فارس به جای نام صحیح و کامل این منطقه به ذکر خلیج اکتفاء نموده است. (پیوست)
در صورت تصویب توسط بخش تبادل اطلاعات به رابط سرویس مذکور تذکر داده شود.
اداره ۲ بررسی
توضیح داده شد.
این قبیل اشتباهات در آن سرویس کمسابقه است.